جدول جو
جدول جو

معنی ابوالقاسم خرقی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالقاسم خرقی
خرقی. عمر بن حسین بن عبدالله بن احمد خرقی شیخ حنبلیان بغداد و صاحب المختصر فی فقه الامام احمد بن حنبل است. او فقیهی سدید و ورع بود و قاضی ابویعلی گوید: وی را مصنفات و تخریجاتی در مذهب هست (یعنی مذهب حنبلی) که به دست مردم نرسید و سبب آنکه او از بغداد برفت وکتابهای خویش در درب سلیمان بودیعت گذاشت و آن کتب بسوخت. وفات خرقی به دمشق در سال 334 هجری قمری بود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عِ)
لقب بشر بن نصر بن منصور عرقی، مکنی به ابوالقاسم است. وی فقیه شافعی مذهب بود و نسبت او به ’عرق’ یکی از خادمان سلطان، که برید مصر را به عهده داشت، می باشد. تولدبشر در بغداد بود سپس به مصر رفت و به سال 302 ه. ق. در آنجا درگذشت. (از اللباب فی تهذیب الانساب)
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ سِ)
مقری. جعفر بن احمد بن محمد بن احمد نیشابوری. یکی از شیوخ اهل طریقت. موطن و مدفن وی نیشابور است. و وفات او به 378 هجری قمری بود. رجوع به جعفر... شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ سِ)
کرخی. ظاهراً از علمای عصر ملکشاه و صاحب حبیب السیر گوید: در یازدهم محرم سال چهارصدو نود و دو او بسعی حسن دماوندی (فدائی) راه عالم ابدی پیش گرفت. رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 364 شود
لغت نامه دهخدا
عراقی. او راست: الدرر المختومه بالصور
لغت نامه دهخدا